30 توصیه مهم را با حوصله مندی مطالعه کنید:
1- هر روز 10 تا 30 دقیقه پیاده روى کنید و به هنگام راه رفتن، لبخند بزنید. این بهترین داروى ضدافسردگى است.
2-هر روز حداقل 10 دقیقه در یک مکان کاملاً ساکت و بى سر و صدا بنشینید.
3- هرگز از خوابتان نزنید. یک دستگاه ضبط فیلم بخرید و برنامه هاى تلویزیونى مورد علاقه تان که شبها دیروقت پخش مى شوند را ضبط کنید و روز بعد ببینید.
4- هر روز صبح که از خواب بلند مى شوید، جمله زیر را تکمیل کنید: «هدف امروز من ....................... است.»
5- با این سه «الف» زندگى کنید: انرژى، اشتیاق، احساس یگانگى.
6- نسبت به سال قبل کتاب هاى بیشترى بخوانید و بازى هاى بیشترى بکنید.
7- هر روز زمانى را براى دعا،وسپورت بگذارید.
8- با افراد بالاتر از 70 ساله و نیز افراد کمتر از 6 ساله وقت بگذرانید.
9- به هنگام بیدارى، رویاپردازى کنید.
10- بیشتر از میوه ها و سبزیجات تغذیه کنید.
11- چاى سبز، مقدارى زیادى آب، کلم، بادام و فندق را در رژیم غذایى روزانه تان بگنجانید.
12- سعى کنید هر روز بر روى لب حداقل سه نفر لبخند بیاورید.
13- ریخت و پاش و آشفتگى را از خانه، ماشین و میز کارتان دور سازید.
14- انرژى خود را صرف شایعات، موضوعات گذشته، افکار منفى یا چیزهایى که از کنترل شما خارج است نکنید. در عوض، انرژى خود را مصروف جنبه هاى مثبت «زمان حاضر» سازید.
15- بدانید که زندگى مانند مدرسه است و شما براى یادگیرى به اینجا آمده اید. مسائل، جزئى از برنامه درسى است که ظاهر مى شوند و از بین مى روند، درست مثل مسائل کلاس ریاضى، اما درس هایى که از آن ها یاد مى گیرید براى همیشه پا برجا مى ماند.
16- صبحانه را زیاد، ناهار را متوسط و شام را کم بخورید.
17- خودتان را زیاد جدى نگیرید. هیچکس دیگر هم این کار را نمى کند.
18- لزومى ندارد که در هر بحثى برنده شوید، اختلاف نظرها را بپذیرید.
19- با گذشته خود صلح کنید تا «حال»تان خراب نشود.
20- زندگى خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.
21- هیچکس مسئول شادى و رضایت شما نیست بجز خودتان.
22- هر مصیبت یا ضایعه اى که برایتان پیش مى آید به خودتان بگوئید: «آیا 5 سال دیگر، این اتفاق اهمیتى خواهد داشت؟»
23- همه را به خاطر همه چیز ببخشید.
24- آنچه دیگران درباره شما فکر مى کنند به شما مربوط نیست.
25- هر وضعیتى، چه خوب و چه بد، تغییر خواهد کرد.
26- به هنگام بیمارى، کارتان از شما مراقبت نمى کند، دوستانتان از شما مراقبت مى کنند. تماس خود را با آن ها حفظ کنید.
27- بهترین اتفاق براى شما هنوز روى نداده است.
28- گاه گاهى به افراد خانواده تان تلفن کنید و بهشان بگوئید که به فکرشان هستید.
29- هر شب قبل از رفتن به رخت خواب، جمله زیر را تکمیل کنید. «من امروز به خاطر ...................... خوشحال و سپاسگزارم».
30- این متن را با کسانى که دوستشان دارید شريك سازيد
۱۳۹۶ شهریور ۸, چهارشنبه
30 توصیه از سلسله درسهای زندگی
۱۳۹۶ شهریور ۵, یکشنبه
احسان چیست؟
احسان چیست؟
احسان همان است که در نهان و آشکار، و در گفتار و کردار خویش خداوند را ببینی. عمل نیکی است که به بهترین وجه و به خاطر رضای خداوند صورت بگیرد.
انواع احسان:
از هر فرد مسلمان انتظار میرود که در همهی کارهایش به «احسان» پایبند بوده و آن را به جای آورد. در این مورد حضرت پیامبر صلی الله علیه و سلّم میفرماید: «إِنَّ اللهَ كَتَبَ الإِحْسَانَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ فَإِذَا قَتَلْتُمْ فَأَحْسِنُوا الْقِتْلَةَ وَإِذَا ذَبَحْتُمْ فَأَحْسِنُوا الذَّبْحَ وَلْيُحِدَّ أَحَدُكُمْ شَفْرَتَهُ فَلْيُرِحْ ذَبِيحَتَهُ». [مسلم]
یعنی: «هر آئینه خداوند احسان و نیکی را بر هر چیز واجب نموده است، پس چون کشتید، نیکو بکشید و چون حیوانی را ذبح نمودید، نیکو ذبح کنید، باید که یکی از شما تیغ خود را تیز کند و ذبیحهی خود را راحت نماید».
انواع احسان:
احسان در رابطه با خداوند. در این حالت، انسان وجود خدا را در همهی لحظات و در همه حال احساس میکند، خصوصا در هنگام عبادت، خداوند جل جلاله را حاضر میداند به طوری که انگار او را میبیند و به او نگاه میکند. حضرت پیامبر صلی الله علیه و سلّم میفرماید: «الإِحْسَانُ أَنْ تَعْبُدَ اللهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ، فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ». [متفق علیه] یعنی: «احسان یعنی: اینکه خدا را چنان بپرستی که گویی او را میبینی. اگر تو او را نمیبینی او ترا میبیند».
نیکی با والدین:
فرد مسلمان باید همواره در حق والدین خویش نیکی کند، به آنها غذا داده، حقشان را ادا کند، و آنها را نرنجاند. خداوند میفرماید: «وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» [الإسراء: ۲۳]. یعنی: «و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید…».
نیکی با خویشاوندان:
فرد مسلمان با نزدیکان خود رئوف و مهربان است، به خصوص با خانوادهی خود، برادران و نزدیکان و والدینش، به دیدار آنها رفته و صلهی رحم را بجای میآورد. خداوند متعال میفرماید: «وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ» [النساء: ۱]. یعنی: «…پروا دارید و از خدایى که به [نام] او از همدیگر درخواست مىکنید پروا نمایید و زنهار از خویشاوندان مبرید..».
نیکی با والدین:
فرد مسلمان باید همواره در حق والدین خویش نیکی کند، به آنها غذا داده، حقشان را ادا کند، و آنها را نرنجاند. خداوند میفرماید: «وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» [الإسراء: ۲۳]. یعنی: «و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید…».
نیکی با خویشاوندان:
فرد مسلمان با نزدیکان خود رئوف و مهربان است، به خصوص با خانوادهی خود، برادران و نزدیکان و والدینش، به دیدار آنها رفته و صلهی رحم را بجای میآورد. خداوند متعال میفرماید: «وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ» [النساء: ۱]. یعنی: «…پروا دارید و از خدایى که به [نام] او از همدیگر درخواست مىکنید پروا نمایید و زنهار از خویشاوندان مبرید..».
حضرت پیامبر صلی الله علیه و سلّم میفرماید: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُبْسَطَ لَهُ فِى رِزْقِهِ (يُوَسَّع له فيه)، وَأَنْ يُنْسَأَ لَهُ فِى أَثَرِهِ (يُبارك له في عمره)، فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ». [متفق علیه] یعنی: «کسی که دوست بدارد اینکه روزیاش فراخ گردیده و عمرش طولانی گردد، باید صلهی رحمش (پیوستگی با نزدیکان) را پیوسته بدارد». و باز پیامبر صلی الله علیه و سلّم میفرماید: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ». [بخاری] یعنی: «…آنکه بخدا و روز آخرت ایمان دارد، باید در انجام صلهء رحم پیوسته اقدام کند…».
فرد مسلمان بهتر است صدقه را به نزدیکان خود بدهد، حضرت پیامبر صلی الله علیه و سلّم فرمودند: «الصَّدَقَةُ عَلَى الْمِسْكِينِ صَدَقَةٌ وَهِىَ عَلَى ذِى الرَّحِمِ ثِنْتَانِ صَدَقَةٌ وَصِلَةٌ». [ترمذی]. یعنی: «صدقه بر مسکین یک صدقه است، اگر برای قرابت دهد دو تا است: هم صدقه، و هم صلهی رحم».
با همسایگان نیکی کردن: مسلمان باید با همسایههای خود با خوبی رفتار کند و آنها را گرامی بدارد، طبق فرمودهی حضرت پیامبر صلی الله علیه و سلّم: «مَا زَالَ جِبْرِيلُ يُوصِينِى بِالْجَارِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ لَيُوَرِّثَنَّهُ». [متفق علیه].
از نشانههای کامل بودن ایمان فرد اذیت نکردن همسایه است. حضرت پیامبر صلی الله علیه و سلّم میفرماید: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلاَ يُؤْذِ جَارَهُ». [متفق علیه] یعنی: «آنکه ایمان به خدا و روز آخرت دارد، باید همسایهاش را اذیت نکند…».
مسلمان در برابر بدرفتاری همسایه نیکی میکند. مردی به نزد ابن مسعود رضی الله عنه رفته و بیان کرد: همسایهام مرا اذیت میکند و مرا دشنام میدهد و زندگی را بر من تنگ کرده است. ابن مسعود رضی الله عنه به او گفت: برو که او در مورد تو خدا را نافرمانی میکند ولی تو در مورد او از خدا اطاعت کن.
روایت میکنند از حضرت پیامبر صلی الله علیه و سلّم در مورد حق همسایه که فرموده است: «إذا استعان بك أعنتَه، وإذا استقرضك أقرضتَه، وإذا افتقر عُدْتَ عليه (ساعدته)، وإذا مرض عُدْتَه (زُرْتَه)، وإذا أصابه خير هنأتَه، وإذا أصابته مصيبة عزَّيته، وإذا مات اتبعتَ جنازته، ولا تستطلْ عليه بالبناء، فتحجب عنه الريح إلا بإذنه، ولا تؤذِه بقتار قِدْرِك (رائحة الطعام) إلا أن تغرف له منها، وإن اشتريت فاكهة فأهدِ له منها، فإن لم تفعل، فأدخلها سرًّا، ولا يخرج بها ولدك ليغيظ بها ولده». [طبرانی] یعنی: «هرگاه از تو کمک طلبید، یاریش رسانی. اگر قرض خواست به او قرض بدهی. چون تهیدست گردد او را کمک نمایی. هرگاه بیمار شود به عیادتش بروی. اگر سود و خوشی یابد تبریکش گویی. چون مصیبتی بیند، تسلیتش گویی. چون بمیرد، در تشییع جنازهاش شرکت کنی. خانهات را مشرف بر خانهی او نسازی که باد بر او نوزد، مگر با اجازهی وی. او را با بوی غذایت نیازاری مگر آنکه سهمی به او هم برسانی. اگر میوه خریدی به او نیز هدیه نما و اگر چنین نکردی، مخفیانه آن را به منزل ببر و فرزندت با آن بیرون نرود تا فرزند او را غصهدار نکند».
نیکی کردن در حق فقیران:
فرد مسلمان با مستمندان به نیکی رفتار میکند و به آنان صدقه میدهد. در مالی که به آنها میدهد خساست بخرج نمیدهد. ثروتمندی که به هنگام صدقه به مستمندان خساست میکند آیا فراموش کرده است که در قیامت تهیدست دست در گردن او نموده و میگوید: پروردگارا، از این بپرس -به ثروتمند اشاره میکند- چرا من را از رزقی که داشت بیبهره کرد و درش را بر روی من بست؟
مسلما بر مومن لازم است که احسانش از دورویی و ریا پاک باشد، همچنان که بر او واجب است تا نیکی را در حق کسانی که به آن احتیاج دارند از جمله مستمندان و ضعیفان بجای آورد، تا اینکه عمل وی خالص برای رضای خدا باشد. خداوند متعال میفرماید: « قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى ۗ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ» [البقرة: ۲۶۳].
احسان با یتیمان و نیازمندان:
حضرت پیامبر صلی الله علیه و سلّم ما را به نیکی کردن با یتیمان امر فرموده و به کسی که یتیم را گرامی داشته و به او نیکی میکند بشارت دادهاست و میفرماید:
«أَنَا وَكَافِلُ الْيَتِيمِ فِي الْجَنَّةِ هَكَذَا، وَأَشَارَ بِالسَّبَّابَةِ وَالْوُسْطَى، وَفَرَّجَ بَيْنَهُمَا شَيْئًا». [متفق علیه] یعنی: «من و سرپرست یتیم، اینگونه در بهشت میباشیم، اشاره به انگشت سبابه و میانهاش نموده آنها را کمی از هم گشاده داشت».
همچنین پیامبر صلی الله علیه و سلّم فرمودند: «السَّاعِي عَلَى الْأَرْمَلَةِ وَالْمِسْكِينِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ». [متفق علیه] یعنی: «کسی که برای معیشت بیوه و مسکین تلاش کند، مانند مجاهد راه خداست».
نیکی با خود:
مسلمان به خود نیز نیکی میکند، از حرام دوری کرده و کاری خلاف رضای خدا انجام نمیدهد. علتش اینست که نفس خود را پاک و تزکیه میکند، و آن را از گمراهی و تباهی در دنیا و عذاب و بدبختی در آخرت میرهاند. خداوند متعال فرموده است: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ» [الإسراء: ۷]. یعنی: «اگر نیکى کنید به خود نیکى کردهاید..».
نیکی در گفتار:
فرد مسلمان در گفتار خود صداقت پسندیدهای داشته و چیزی جز سخنان زیبا از زبانش جاری نمیشود. خداوند متعال میفرماید: «وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ» [الحج: ۲۴]. یعنی: «و به گفتار پاک هدایت مىشوند و بهسوى راه [خداى] ستوده هدایت مىگردند». خداوند میفرماید: «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» [البقرة: ۸۳]. یعنی: «… و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید…».
نیکی در سلام کردن:
بهترین احسان فرد مسلمان در سلام کردن وی میباشد. انسان مسلمان لازم است که بر اساس دین اسلام خوش آمد گویی کند و به دوست و برادرش «سلام» نماید. خداوند متعال فرمودند: «وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا» [النساء: ۸۶]. یعنی: «و چون به شما درود گفته شد شما به [صورتى] بهتر از آن درود گویید یا همان را [در پاسخ] برگردانید…».
احسان در کارها:
انسان مسلمان در انجام کارهایش نهایت درستی را بکار میگیرد تا مقبول خدای متعال واقع گشته و مستوجب پاداش او شود. رسول خدا صلی الله علیه و سلّم فرموده است: «إِنَّ اللهَ يُحِبُّ إِذَا عَمِلَ أَحَدُكُمْ عَمَلا أَنْ يُتْقِنَهُ». [بیهقی] یعنی: «خداوند دوست دارد وقتی کسی از شما کاری انجام میدهد آن را به درستی و بادقت به انجام رساند».
احسان در آراستگی و پوشش:
خداوند در قرآن میفرماید: «يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» [الأعراف: ۳۱]. یعنی: «اى فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازى برگیرید…».
پاداش احسان:
نیکوکاران (محسنین) پاداش بس بزرگی را نزد خداوند دارند. آنجا که باری تعالی میفرماید: «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» [الرحمن: ۶۰]. یعنی: «مگر پاداش احسان جز احسان است؟». یا اینکه: ﴿إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجۡرَ مَنۡ أَحۡسَنَ عَمَلًا﴾ [الکهف: ۳۰]. یعنی: «…ما پاداش کسى را که نیکوکارى کرده است تباه نمىکنیم». همچنین میفرماید: «َأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» [البقرة: ۱۹۵]. یعنی: «… و نیکى کنید که خدا نیکوکاران را دوست مىدارد».
منبع: وبسایت شمسیه
روایت میکنند از حضرت پیامبر صلی الله علیه و سلّم در مورد حق همسایه که فرموده است: «إذا استعان بك أعنتَه، وإذا استقرضك أقرضتَه، وإذا افتقر عُدْتَ عليه (ساعدته)، وإذا مرض عُدْتَه (زُرْتَه)، وإذا أصابه خير هنأتَه، وإذا أصابته مصيبة عزَّيته، وإذا مات اتبعتَ جنازته، ولا تستطلْ عليه بالبناء، فتحجب عنه الريح إلا بإذنه، ولا تؤذِه بقتار قِدْرِك (رائحة الطعام) إلا أن تغرف له منها، وإن اشتريت فاكهة فأهدِ له منها، فإن لم تفعل، فأدخلها سرًّا، ولا يخرج بها ولدك ليغيظ بها ولده». [طبرانی] یعنی: «هرگاه از تو کمک طلبید، یاریش رسانی. اگر قرض خواست به او قرض بدهی. چون تهیدست گردد او را کمک نمایی. هرگاه بیمار شود به عیادتش بروی. اگر سود و خوشی یابد تبریکش گویی. چون مصیبتی بیند، تسلیتش گویی. چون بمیرد، در تشییع جنازهاش شرکت کنی. خانهات را مشرف بر خانهی او نسازی که باد بر او نوزد، مگر با اجازهی وی. او را با بوی غذایت نیازاری مگر آنکه سهمی به او هم برسانی. اگر میوه خریدی به او نیز هدیه نما و اگر چنین نکردی، مخفیانه آن را به منزل ببر و فرزندت با آن بیرون نرود تا فرزند او را غصهدار نکند».
نیکی کردن در حق فقیران:
فرد مسلمان با مستمندان به نیکی رفتار میکند و به آنان صدقه میدهد. در مالی که به آنها میدهد خساست بخرج نمیدهد. ثروتمندی که به هنگام صدقه به مستمندان خساست میکند آیا فراموش کرده است که در قیامت تهیدست دست در گردن او نموده و میگوید: پروردگارا، از این بپرس -به ثروتمند اشاره میکند- چرا من را از رزقی که داشت بیبهره کرد و درش را بر روی من بست؟
مسلما بر مومن لازم است که احسانش از دورویی و ریا پاک باشد، همچنان که بر او واجب است تا نیکی را در حق کسانی که به آن احتیاج دارند از جمله مستمندان و ضعیفان بجای آورد، تا اینکه عمل وی خالص برای رضای خدا باشد. خداوند متعال میفرماید: « قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى ۗ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ» [البقرة: ۲۶۳].
احسان با یتیمان و نیازمندان:
حضرت پیامبر صلی الله علیه و سلّم ما را به نیکی کردن با یتیمان امر فرموده و به کسی که یتیم را گرامی داشته و به او نیکی میکند بشارت دادهاست و میفرماید:
«أَنَا وَكَافِلُ الْيَتِيمِ فِي الْجَنَّةِ هَكَذَا، وَأَشَارَ بِالسَّبَّابَةِ وَالْوُسْطَى، وَفَرَّجَ بَيْنَهُمَا شَيْئًا». [متفق علیه] یعنی: «من و سرپرست یتیم، اینگونه در بهشت میباشیم، اشاره به انگشت سبابه و میانهاش نموده آنها را کمی از هم گشاده داشت».
همچنین پیامبر صلی الله علیه و سلّم فرمودند: «السَّاعِي عَلَى الْأَرْمَلَةِ وَالْمِسْكِينِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ». [متفق علیه] یعنی: «کسی که برای معیشت بیوه و مسکین تلاش کند، مانند مجاهد راه خداست».
نیکی با خود:
مسلمان به خود نیز نیکی میکند، از حرام دوری کرده و کاری خلاف رضای خدا انجام نمیدهد. علتش اینست که نفس خود را پاک و تزکیه میکند، و آن را از گمراهی و تباهی در دنیا و عذاب و بدبختی در آخرت میرهاند. خداوند متعال فرموده است: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ» [الإسراء: ۷]. یعنی: «اگر نیکى کنید به خود نیکى کردهاید..».
نیکی در گفتار:
فرد مسلمان در گفتار خود صداقت پسندیدهای داشته و چیزی جز سخنان زیبا از زبانش جاری نمیشود. خداوند متعال میفرماید: «وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ» [الحج: ۲۴]. یعنی: «و به گفتار پاک هدایت مىشوند و بهسوى راه [خداى] ستوده هدایت مىگردند». خداوند میفرماید: «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» [البقرة: ۸۳]. یعنی: «… و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید…».
نیکی در سلام کردن:
بهترین احسان فرد مسلمان در سلام کردن وی میباشد. انسان مسلمان لازم است که بر اساس دین اسلام خوش آمد گویی کند و به دوست و برادرش «سلام» نماید. خداوند متعال فرمودند: «وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا» [النساء: ۸۶]. یعنی: «و چون به شما درود گفته شد شما به [صورتى] بهتر از آن درود گویید یا همان را [در پاسخ] برگردانید…».
احسان در کارها:
انسان مسلمان در انجام کارهایش نهایت درستی را بکار میگیرد تا مقبول خدای متعال واقع گشته و مستوجب پاداش او شود. رسول خدا صلی الله علیه و سلّم فرموده است: «إِنَّ اللهَ يُحِبُّ إِذَا عَمِلَ أَحَدُكُمْ عَمَلا أَنْ يُتْقِنَهُ». [بیهقی] یعنی: «خداوند دوست دارد وقتی کسی از شما کاری انجام میدهد آن را به درستی و بادقت به انجام رساند».
احسان در آراستگی و پوشش:
خداوند در قرآن میفرماید: «يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» [الأعراف: ۳۱]. یعنی: «اى فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازى برگیرید…».
پاداش احسان:
نیکوکاران (محسنین) پاداش بس بزرگی را نزد خداوند دارند. آنجا که باری تعالی میفرماید: «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» [الرحمن: ۶۰]. یعنی: «مگر پاداش احسان جز احسان است؟». یا اینکه: ﴿إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجۡرَ مَنۡ أَحۡسَنَ عَمَلًا﴾ [الکهف: ۳۰]. یعنی: «…ما پاداش کسى را که نیکوکارى کرده است تباه نمىکنیم». همچنین میفرماید: «َأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» [البقرة: ۱۹۵]. یعنی: «… و نیکى کنید که خدا نیکوکاران را دوست مىدارد».
منبع: وبسایت شمسیه
اختلاف صحابه در فهم حدیث
اختلاف صحابه در فهم حدیث
«عَنْ ابْنِ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَوْمَ الْأَحْزَابِ لَا یُصَلِّیَنَّ أَحَدٌ الْعَصْرَ إِلَّا فِی بَنِی قُرَیْظَةَ فَأَدْرَكَ بَعْضُهُمْ الْعَصْرَ فِی الطَّرِیقِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لَا نُصَلِّی حَتَّى نَأْتِیَهَا وَقَالَ بَعْضُهُمْ بَلْ نُصَلِّی لَمْ یُرِدْ مِنَّا ذَلِكَ فَذُكِرَ ذَلِكَ لِلنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَلَمْ یُعَنِّفْ وَاحِدًا مِنْهُمْ» (صحیح البخاری، بَاب مَرْجِعِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مِنْ الْأَحْزَابِ وَمَخْرَجِهِ إِلَى بَنِی قُرَیْظَةَ وَمُحَاصَرَتِهِ إِیَّاهُمْ، بَاب صَلَاةِ الطَّالِبِ وَالْمَطْلُوبِ رَاكِبًا وَإِیمَاءً).
ابن عمر رضی الله عنهما می فرماید: رسول الله صلی الله علیه و سلم روز جنگ احزاب فرمودند: هیچ كس نماز عصر را جز در بنوقریظه نخواند، پس برخی نماز عصر را در راه دریافتند، بعضی از ایشان گفتند نماز نمی خوانیم تا اینكه به بنوقریظه برویم، بعضی دیگر گفتند ما نماز می خوانیم، اینكه ما نماز را قضا كنیم از ما خواسته نشده، زمانیكه رسول الله صلی الله علیه وسلم تشریف آوردند این اختلاف برای آنحضرت صلی الله علیه وسلم بیان كرده شد، آنحضرت صلی الله علیه وسلم هیچكدام از آنها را ملامت و توبیخ نفرمود. این حدیث را امام مسلم و محدثین دیگر نیز روایت كرده اند.
در صحیح مسلم، بَاب الْمُبَادَرَةِ بِالْغَزْوِ وَ تَقْدِیمِ أَهَمِّ الْأَمْرَیْنِ الْمُتَعَارِضَیْنِ، به جای العصر، الظهر روایت شده است. محدثین دیگر بعضی مطابق با روایت صحیح بخاری و بعضی مطابق با روایت صحیح مسلم روایت نموده اند. شارحان حدیث جهت رفع تعارض تأویلاتی بیان نموده اند، علاقه مندان می توانند به شروح بخاری و مسلم مراجعه نمایند. جای تعجب اینجاست كه امام بخاری و امام مسلم هر دو این حدیث را از یك شیخ یعنی، عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْمَاءَ با الفاظ مختلف روایت كرده اند.
نكاتی كه در حدیث آمده اند:
(1)- نهی صریح پیغمبر صلی الله علیه وسلم كه فرمودند: (هیچ كس نماز عصر را جز در بنوقریظه نخواند).
(2)- پیش آمدن مشكل كه برخی نماز عصر را در راه دریافتند.
(3)- اختلاف صحابه در فهم حدیث و عمل به آن.
(4)- سكوت پیغمبرصلی الله علیه وسلم و مورد ملامت قرار ندادن هیچكدام از این دو گروه.
دو گروه از صحابه
صحابه وقتی كه بعد از غزوه ی احزاب طبق دستور پیغمبر صلی الله علیه وسلم به سوی بنوقریظه حركت كردند، هنوز به بنوقریظه نرسیده بودند كه خورشید نزدیك به غروب بود، یك گروه فقط به ظاهر حدیث عمل كردند كه پیغمبر فرمودند نماز عصر را در بنوقریظه بخوانید، گفتند: ما نماز را همانجا می خوانیم، این گروه مقتدای أهل ظاهر هستند كه فقط به ظاهر حدیث نگاه می كنند و جنبه های دیگر را در نظر نمی گیرند. گروه دیگر از صحابه كسانی بودند كه حدیث را با قرآن تطبیق دادند و دیدند كه با قرآن مطابق نیست، لذا بر قرآن عمل نمودند و حدیث را تأویل كردند و گفتند هدف پیغمبر صلی الله علیه و سلم از این گفته این نبوده كه ما نماز را در وقت آن نخوانیم وآن را قضا كنیم، بلكه هدف آنحضرت این بوده كه ما زود و با شتاب برویم تا قبل از مغرب به بنوقریظه برسیم اكنون كه ما نرسیدیم، دلیلی وجود ندارد كه ما نماز را قضا كنیم. این گروه مقتدای فقهاء و أهل تأویل هستند.
آنچه از حدیث مفهوم می گردد
اینكه برخی شعار می دهند كه اگر ما بر حدیث عمل كنیم هیچ اختلافی باقی نمی ماند و تمام اختلافات از بین می روند!، سخنی است كه این حدیث آن را تردید می كند، در این واقعه آیا می توانیم بگوئیم گروهی كه نماز خواندند بر حدیث عمل نكردند، اگر یكی به این معتقد باشد، در جواب می گوئیم بر گروهی كه نماز را در راه نخواندند این اعتراض لازم می آید كه بر قرآن عمل نكردند، چون خداوند می فرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ كِتَابًا مَوْقُوتًا (103) [النساء : 103] یقیناً نماز بر مؤمنان فرضی است كه دارای وقت می باشد. نیز می فرماید: «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَ الصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَ قُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ (238)». [البقرة : 238] بر تمام نمازها بویژه بر نماز وسطی محافظت نمائید. رسول الله صلی الله علیه و سلم نیز بر كفار دعای بد كردند چونكه كفار مسلمانان را در روز احزاب به جنگ مشغول كردند تا جائی كه نتوانستند نماز وسطی یعنی نماز عصر را بخوانند، چنانكه امام بخاری روایت می كند: «عَنْ عَلِیٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ قَالَ یَوْمَ الْخَنْدَقِ حَبَسُونَا عَنْ صَلَاةِ الْوُسْطَى حَتَّى غَابَتْ الشَّمْسُ مَلَأَ اللَّهُ قُبُورَهُمْ وَ بُیُوتَهُمْ أَوْ أَجْوَافَهُمْ شَكَّ یَحْیَى نَارًا» از حضرت علی رضی الله عنه روایت است كه پیغمبر صلی الله علیه وسلم در روز جنگ خندق فرمودند: ما را از نماز وسطی باز داشتند تا اینكه خورشید غروب كرد خداوند قبرها و خانه هایشان را – یا فرمود شكم هایشان را این شك از یحیی یكی از راویان است- پر از آتش كند. (صحیح البخاری، بَاب حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى). از اینجاست كه آن گروه از صحابه كه فقیه بودند، وقتی كه به نصوص دیگر نگاه كردند، دلیلی نیافتند كه نماز عصر را قضا كنند، لذا این قول پیغمبر را تأویل و توجیه كردند و نماز عصر را در وقت خود خواندند.
این حدیث دلیل است بر اینكه هر یك از مجتهدین كه از قرآن و حدیث مسائلی را استنباط نموده اند مورد ملامت قرار نمی گیرند، چون اجتهادشان همین بوده و تمام جزئیات در قرآن و حدیث مذكور نیستند كه نیازی به اجتهاد نباشد، و اجتهاد در همینگونه مسائل انجام می گیرد. امام نووی رحمه الله می فرماید: «فَفِیهِ: دَلَالَة لِمَنْ یَقُول بِالْمَفْهُومِ وَ الْقِیَاس، وَ مُرَاعَاة الْمَعْنَى، وَلِمَنْ یَقُول بِالظَّاهِرِ أَیْضًا». (شرح النووی على مسلم (6/ 220). این حدیث برای كسی كه از روی مفهوم حدیث و قیاس و مراعات معنا و مطلب حدیث سخن می گوید، دلیل است، نیز برای كسی كه به ظاهر حدیث سخن می گوید، دلیل می باشد.
سكوت پیغمبر صلی الله علیه وسلم
پیغمبرخدا صلی الله علیه و سلم با سكوت خویش عمل هر دو گروه را تأئید نمودند، چون هر گروه به اجتهاد خود عمل نمود و هدف هر یك از این دو گروه رضای خدا و عمل به قرآن و حدیث بود. این عمل پیغمبر صلی الله علیه و سلم بزرگترین درسی است برای امت اسلامی و پیشوایان دینی كه سعی كنند امت را به اتحاد و انسجام دعوت دهند.
اهداف دشمنان اسلام
دشمنان اسلام برنامه هایی جهت درهم كوبیدن اسلام و مسلمانان اندیشیده اند به گونه ای كه بعد از آن از اسلام تنها نامی باقی بماند، از جمله شعله ور كردن آتش جنگ میان قبایل و ملتهای مسلمان همسایه و كشورهای اسلامی و زنده كردن مذاهب و برانگیختن اختلاف در میان مذاهب. همچنین ساختن دین ها و مذهب های مختلف در كشورهای اسلامی. امروز دشمنان اسلام می خواهند ما را به این سرگرم كنند كه مشغول بحث و مباحثه در مستحبات باشیم و در مورد آنها فكر نكنیم تا آنها راحت بتوانند مسیحیت را تبلیغ كنند و آن را ترویج بدهند. این در حالی است كه آقای ما حضرت محمد صلی الله علیه و سلم در برابر اختلاف صحابه در خواندن و نخواندن نماز عصر كه خیلی مهم است، سكوت فرمودند، این نشانه ی چیست؟ این دلیل است بر اینكه حفظ اتحاد ملی و انسجام اسلامی بسیار با ارزش است و نباید اختلافات فقهی و مسائل اجتهادی سبب تفرّق امت اسلامی بشود.
نویسنده: مولوی عبدالصمد غیاثی
مسجد مشتاق توست
مسجد مشتاق توست
سپاس از آن ذاتي است که مساجد را مکانی برای عبادت، آرامشی برای جانها، سکینهای برای دلها، مرغزاری برای ذاکران، تجمع گاهی برای مسلمانان، منبری برای هدایت و ارشاد و جایی برای سرکوب فساد و گمراهی قرار داد. خداوند متعال میفرماید: «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾ رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿۳۷﴾ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۳۸﴾» (نور: ۳۶- ۳۸). «در خانه هايى كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت] آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش می كنند * مردانى كه تجارت و داد و ستدى آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نمی دارد و از روزى كه دلها و ديدهها در آن زير و رو می شود می هراساند. تا خداوند آنان را به بهترین اعمالی که انجام دادهاند پاداش دهد، و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید؛ و خداوند به هر کس بخواهد بی حساب روزی میدهد».
ای برادر بزرگوار!
ای کسی که به مسجد پشت میکنی… و اسارت خود را در حضور در گلستان مسجد میبینی… هر بار که کلمات اذان را میشنوی، اعراض و بیتوجهی میکنی… و به گوشه ای میشتابی… و طنین اذان را که در گسترهي آسمان افکنده میشود «بشتابید به سوی نماز … بشتابید به سوی نماز...» تنها برای پندگیرندگان میدانی!! مسجد مشتاق توست… آرزوی حضور تو را دارد تا آبادش سازی… تا مایهي خیر خود گردی… همچنان پنج بار در روز تو را میخواند… با ندایی که از خیر و برکت سرشار است… تا شاید دعوتش را اجابت کنی… و خلوتش را با خیر حضورت آباد سازی… «يَا قَوْمَنَا أَجِيبُواْ دَاعِيَ اللَّهِ وَ ءَامِنُواْ بِهِ يَغْفِرْ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَ يُجِرْکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۱﴾ وَمَن لَّا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي ألْأَرْضِ وَلَيْسَ لَهُ مِن دُونِهِ أَولِيَاءُ أُوْلَـئِکَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿۳۲﴾» (الأحقاف: ۳۱ و ۳۲(. «اى قوم ما! دعوتكنندهي خدا را پاسخ [مثبت] دهيد و به او ايمان آوريد تا [خدا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و از عذابى پر درد پناهتان دهد * و كسى كه دعوتكنندهي خدا را اجابت نكند در زمين درماندهكننده [خدا] نيست و در برابر او دوستانى ندارد آنان در گمراهى آشكارىاند». برادر! ندایش را اجابت کن و هوس را پشت سر بگذار، و در گوشهای از آن رحل اقامت بیفکن و به خود رجوع کن… صفای دلها در گرو آباد کردن آن است. هیچ سینهای در گسترهي مسجد تنگ نمیشود. (هیچ کسی در آن ملول و دل آزرده نمیگردد) گلستان مسجد به نور هدایت درخشان است و هر بندهي یکتاپرستی را مشمول رحمت خود میکند.
فضیلت رفتن به مسجد
برادر… اگر بدانی وقتی به مسجد نمیروی چه فضیلتی را از دست میدهی… از تأسف و حسرت انگشت به دهان میگزی… کسی که برای یاد خدا به خانهي او میرود، ببین چه میوههای تازهای از آن بر میچیند: اگر به تو بگویند که هرگاه به فلان جا بروی، جایزهای دنیوی نصیبت میگردد… اگر هم دور باشد به سوی آنجا میشتابی و تلاش بسیاری میکنی تا بدانجا برسی… خودت را به زحمت میاندازی… بر ناتوانیات غلبه میکنی… و همچون مبارزی که به میدان جنگ میشتابد، به سوی آنجا شتاب میکنی… حال که رفتن تو به مسجد آسانتر… و اجر و ثوابش بزرگتر و فراوانتر است چه میکنی؟!! بهتر نیست که کمر همت ببندی … و آماده و حاضر به یراق باشی؟ از ابوهریره رضی الله عنه نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: هر که به مسجد رفت و آمد کند، به همان اندازهای که رفت و آمد میکند خدا برای او در بهشت، منزلگاهی فراهم میکند. (روایت بخاری و مسلم). این پاداشی است که بالاتر از آن نیست … و ثوابی است که سزاوار تحسین است!
منزلگاهی جاودانه در بهشتهای برین… اگر در زیباییاش اندیشه کنی… و زینتش را به چشم ببینی… و منظرهي آن را نظاره کنی… و جلوهي آن را به تماشا بنشینی… و از وسایل و اسباب… و جمال و نیکویی آن آگاه شوی، سخت متحیر و سرگشته خواهی شد!! و گرانبهاترین سرمایههای خود را برای رسیدن به آن صرف میکنی… رسیدن به آن دشوار نیست… بلکه یک رفت و یک آمد است… پیاده روی و گردش است… گامهای ثابتی است که برای آبادسازی خانهي خدا… و برای درخواست زکات جان و صفای احساس… بوسیله ذکر و یاد خدا، بر میداری. واقعاً که بهترین رستگاری است… وقتی که مؤذن اذان میگوید: «بشتابید به سوی نماز، بشتابید به سوی رستگاری…» حتی اگر تنها رستگاری همان منزلگاه نیکو در بهشت برین باشد، باز هم رفتن به مسجد قابل توجه و اهتمام بود … چرا که نه؟ در حالیکه فضایل آن فراوان و فوایدش بیشمار است! برادر! اگر خواستی واقعاً زمان را غنیمت بشماری، بهترین زمان آن وقتی است که به سوی رستگاری میشتابی. نماز صبح را بخوان، خدا را صدا بزن و در تنگ غروب، شب زنده داری را غنیمت بشمار تا پاداش و حسنات حقیقی را نصیب بری و در بهشت برین الهی جای گیری.
هر قدمی که بر میداری، خدا به وسیلهي آن گناهانت را میریزد و تو را به درجاتی بالا خواهد برد. رسول خدا صلی الله علیه و سلم در این زمینه میفرماید: هرگاه بندهي مسلمان ـ یا مؤمن ـ وضو بگیرد و صورتش را بشوید، هر گناهی که با چشمان خود مرتکب شده باشد با آب یا آخرین قطرهي آب از صورتش خارج میشود، و هرگاه دستانش را بشوید، هر گناهی را که با دستانش انجام داده باشد، با آب یا آخرین قطرهي آب، از دستانش خارج میشود، تا آنکه از گناه پاک گردد. (روایت مسلم). هرگاه به مسجد میروی، گامهایت را کوتاه کن تا با این گامها، گناهانت آمرزیده شوند. بسوی مسجد قدم بر میداری در حالیکه مایهي تقرب تو به خداست و جایگاه تو را به درجات تقوی و بهشت بالا میبرد. از اینجا درمییابیم پاداش از جنس عمل است … و هر چه گام بر داری، به فضل و جود خدا امیدوار خواهی شد … چرا که خداوند سبحان، گامهای تو را مایهي پوشاندن گناههایت قرار میدهد تا با آمرزش آنها به امید خود دست یابی و از رستگاران باشی.
این مایهی خسران و بیتوجهی … و حسرت بزرگی است … که مسلمان ندای رستگاری را که او را صدا میزند بشنود … و از عظمت و والایی گام برداشتن خود … و از ثواب و خشنودی خدا در صورتی به سویش بیاید خبر داشته باشد … سپس از آن روی بگرداند و دنباله رو هوس خویش شود … این عبادت آشکاری … در لحظات اندکی است … که نه مایهي زیان در معاملهای میشود و نه لذتی را از بین میبرد … بلکه خود، لحظاتی است مملو از لذت و سعادت! چه زیانکار کسی که این لحظات را به متاع اندکی بفروشد … و از آنها روی گردان شود … و در خانه خود سرگرم … یا به معاملات خود مشغول … یا در اتومبیل خود مسرور و خوشحال … یا در محرمات غرق … یا به دنبال تماشای فیلم و سریال … و یا رقص و آواز باشد …از پیامبرصلی الله علیه و سلم نقل است: هر که در خانهي خود پاکی ورزد سپس به یکی از خانههای خدا رهسپار شود، تا یکی از واجبات خدا را به جای آورد، گامهایش یکی گناه را پاک میکند و دیگری مقام او را بالا میبرد. (روایت مسلم). از عقبه بن عامر جهنی به نقل از پیامبر صلی الله علیه و سلم آمده که فرمود: هر که از خانهي خود به سوی مسجد بیرون بیاید، دو فرشته با هر قدمی که بر میدارد ده حسنه برایش مینویسند … و کسی که در مسجد نشسته و منتظر نماز است مانند کسی است که به قنوت ایستاده و تا زمانیکه به خانهاش باز گردد، جزء نمازگزاران به شمار میآید.
پس ای برادر! در این فضل بزرگ پروردگار تأمل کن … نشستن در گوشهای از خانهي خدا معادل ثواب نماز است که البته آن نشستن، موجب اطمینان، آرامش، راحتی، خشوع، سکینه و شادابی جان میگردد! کجاست کسی که به دنبال آبادسازی خانههای خدا نیست … و عاطل و باطل در خانهي خود مینشیند تا زمانی که امام جماعت نزدیک است که نماز را تمام کند، او با سنگینی و سستی وارد مسجد میشود!! او کجا و این پاداش بزرگ کجا؟!! بلکه مؤمن هرگاه در مسجد مینشیند و انتظار نماز را میکشد، فرشتگان خدای رحمان بر او درود میفرستند و به جای او برایش طلب رحمت و مغفرت میکنند. کما اینکه رسول خدا صلی الله علیه و سلم در این باره فرموده: فرشتگان تا زمانی که هر یک از شما در مکانی که در آن نماز خوانده اید، هستید و تا وقتی که حدَثی از شما سر نزده، درود میفرستند و میگویند: پروردگارا! او را بیامرز، پروردگارا! بر او رحمت فرست. حضرت معاذ بن جبل رضی الله عنه میگوید: هر که تصور کند که تنها آن کسی که در مسجد به نماز ایستاده، در نماز به سر میبرد، به درک لازم نرسیده است. حضرت سعید بن مسیب رضی الله عنه میگوید: هر که در مسجد بنشیند با پروردگارش همنشینی میکند. پس برادر! سعی کن زود به مسجد بروی و حتی الإمکان در صف اول سمت راست امام یا پشت سرش یا در نزدیکترین مکان به او بایستی چرا که نماز در نزدیکی امام، پاداش بزرگ و اثر شگفتی بر نمازگزار دارد! از حضرت ابوهریره رضی الله عنه نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: «اگر مردم میدانستند که ندا سردادن و صف اول چقدر فضیلت دارد، سپس به درک این فضیلت نایل نیایند جز آنکه براي بدست آوردن آن قرعه بیاندازند، بیشک قرعه میانداختند». (متفق علیه)
ثواب نماز جماعت
ثواب نماز جماعت بر هیج کسی پوشیده نیست. رسول خدا صلی الله علیه و سلم میفرماید: «نماز جماعت بیست و هفت مرتبه از نماز فرادی برتر است». (روایت بخاری و مسلم) نمیدانم چگونه مسلمانی در این خیر فراوان کوتاهی میکند و خانه اش را ترجیح میدهد و در آن نماز میخواند، گویی آن مقداری که برای رهایی از دوزخ و ورود به بهشت لازم است برای خود تضمین کرده است. پس ای برادر! مبادا خودت را به اشتباه بیندازی و از این پاداش بزرگ محروم بمانی و نکند تحت تأثیر کسی قرار بگیری که ایمانش ضعیف و دین داری اش سست است و خانهي خود را بر خانهي خدا و هوای نفس را بر اوامر الهی ترجیح میدهد. از حضرت ابوهریره رضی الله عنه نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: «هیچ نمازی برای منافقان، سنگینتر از نماز صبح و عشاء نیست. اگر میدانستند که این دو چقدر فضیلت دارند، و لو سینه خیز به سوی آنها میآمدند». (روایت بخاری و مسلم) در صفات منافقان اندیشه کن، نشانهي آنها این است که نسبت به ادای نماز صبح و نماز عشاء سرسنگین هستند … پس مؤمن چگونه برای خود راضی میشود که یکی از صفات نفاق را کسب کند؟!! و خود را از پاداش بزرگ محروم سازد. رسول خدا صلی الله علیه و سلم میفرماید: «هر که نماز عشاء را به جماعت بخواند، حکم احیای یک نیمه شب و هر که نماز عشاء و نماز صبح را به جماعت بخواند، حکم احیای یک شب کامل را خواهد داشت». (روایت ترمذی). بسیاری از جوانان از رفتن به مسجد، به خاطر ناتوانی یا دوری مسجد و از این قبیل بهانهها عذر میآورند … حال اگر به یک مسابقه ورزشی یا خوشگذاراني در بیابان! دعوت شوند، همچون یک سوار جنگجو عازم آن خواهند شد. حضرت ابن ام مکتوب رضی الله عنه مؤذن، از رسول خدا صلی الله علیه و سلم به خاطر سختی راه منتهی به مسجد سؤال میکند و از حضرت میخواهد که او را معذور دارد و میگوید: ای رسول خدا صلی الله علیه و سلم! راه مدینه مملوء از حشرات موذی و جانوران درنده است. رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: هر گاه اذان را شنیدی «بشتاب به سوی نماز، بشتاب به سوی رستگاری» به سوی مسجد رهسپار شو.
دیگر اینکه حضور در نماز جماعت از عوامل تقویت ایمان و سرکوبی شیطان است. از حضرت ابودرداء رضی الله عنه نقل است: از رسول خدا صلی الله علیه و سلم شنیدم که میفرمود: «هیچ سه نفری در روستا یا بیابانی وجود ندارد که در میان آنها نماز اقامه نشود، جز آنکه شیطان بر آنها مستولی شده است. پس بر شما باد خواندن نماز به جماعت چرا که گرگ تنها گوسفندان دور افتاده را میدرد». از ابوسعید رضی الله عنه نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: «هر گاه دیدید که کسی به مساجد عادت پیدا کرده، گواه ایمان او باشید. خدای عزّ وجل میفرماید: «إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِـاللَّهِ وَألْيَوْمِ ألْأخِرِ»(توبه ۱۸)«تنها کسانی که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، مساجد خدا را آباد میکند». پس خوشا به حال کسی که دلش را به مساجد پیوند زده … و آنها را نور چشم خود قرار داده … از آنها آرامش طلب میکند … و در آنها به دنیال طمأنینه و آسایش است … و از فتنهها و خواهشهای دنیوی به آن پناه میبرد … به تلاوت قرآن مشغول میشود … از عذاب ترس دارد … و از حساب و کتاب خائف است … مراقب امور اخروی خود هست و به رحمت پروردگارش امید میبندد! مسلمان نباید خود را به اشتباه بیندازد و با بهانههای واهی خود را فریب دهد … چرا که او به تنهایی در برابر خدا خواهد ایستاد، و به اطراف خود نگاه میکند ولی جز آنچه را که از پیش فرستاده نمییابد!! پس برادر بزرگوار! مراقب باش که مرگ تو را غافلگیر میکند … و همه چیز از دستت میرود … در حالی که تو از مساجد رویگردان بودی … به سرگرمیها روی میآوردی … در نمازها کوتاهی میکردی … گاهی نماز میخواندی و گاهی منحرف میشدی … خداوند من و شما را در آنچه موجب محبت و خشنودی اوست توفیق دهد و ما را از آبادگران خانهي خود گرداند. آمین
منبع: وبسایت شمسیه
۱۳۹۶ مرداد ۱۸, چهارشنبه
سرپل افغانستان
معلومات مختصر
نام ولایت: سرپل
مساحت: ۱۶۳۸۵کیلومتر مربع
زون مربوط: شمال
مرکز: شهر سرپل
جغرافیا: ولایت سرپل در شمال کشور واقع شده است که غرب و شمال آن به ولایات جوزجان و بلخ، جنوب و غرب آن با غور و سمنگان هم سرحد می باشد.
حکومتداری : والی
دو معاون
شورای ولایتی
در ولسی جرگه پنج نماینده دارد که چهار تن آن مرد و یک تن زن شامل می باشد
نفوس، مردم، زباننفوس مجموعی ولایت سرپل ۵۶۹۰۴۳ می باشد. اقوام ساکن این ولایت، پشتون، تاجک، ازبک، هزاره، ایماق، عرب و بلوچ میباشند.
زبانهای مروج آن، دری، ازبکی و بلوچی می باشد
ولسوالی ها
سرپل، شش ولسوالی دارد:- سنگ چارک، گوسفندی، بلخاب، سوزمه قلعه، صیاد و کوهستانات می باشد.
معلومات اجتماعی:
سکتورهای صحت و معارف در این ولایت فعال می باشند. ۴۹۸ مکتب دولتی و ۱۴ مکتب خصوصی فعالیت دارند که ۲۰۴۳۹۷ دانش آموزان ذکور و ۱۲۷۸۱۸ دانش آموزان اناث در آنها شامل هستند. این ولایت شش انستیتوت دولتی و یک پوهنتون دولتی دارد.
۲۷ مرکز صحی دولتی و پنج شفاخانه نیز فعال می باشند.
در این ولایت معادن ذغال سنگ و کوبالت نیز موجود می باشد.نام ولایت: سرپل
مساحت: ۱۶۳۸۵کیلومتر مربع
زون مربوط: شمال
مرکز: شهر سرپل
جغرافیا: ولایت سرپل در شمال کشور واقع شده است که غرب و شمال آن به ولایات جوزجان و بلخ، جنوب و غرب آن با غور و سمنگان هم سرحد می باشد.
حکومتداری : والی
دو معاون
شورای ولایتی
در ولسی جرگه پنج نماینده دارد که چهار تن آن مرد و یک تن زن شامل می باشد
نفوس، مردم، زباننفوس مجموعی ولایت سرپل ۵۶۹۰۴۳ می باشد. اقوام ساکن این ولایت، پشتون، تاجک، ازبک، هزاره، ایماق، عرب و بلوچ میباشند.
زبانهای مروج آن، دری، ازبکی و بلوچی می باشد
ولسوالی ها
سرپل، شش ولسوالی دارد:- سنگ چارک، گوسفندی، بلخاب، سوزمه قلعه، صیاد و کوهستانات می باشد.
معلومات اجتماعی:
سکتورهای صحت و معارف در این ولایت فعال می باشند. ۴۹۸ مکتب دولتی و ۱۴ مکتب خصوصی فعالیت دارند که ۲۰۴۳۹۷ دانش آموزان ذکور و ۱۲۷۸۱۸ دانش آموزان اناث در آنها شامل هستند. این ولایت شش انستیتوت دولتی و یک پوهنتون دولتی دارد.
۲۷ مرکز صحی دولتی و پنج شفاخانه نیز فعال می باشند.
منبع : سایت انترنتی ریاست جمهوری افغانستان http://president.gov.af
تصاویر زیبا از افغانستان
قلعه اختیار الدین هرات |
قلعه اختیار الدین هرات |
قلعه اختیار الدین هرات منبع: Unama news |
شهر زیبای کابل |
انگور شکردره کابل |
سروبی کابل |
قندهار افغانستان Kandahar Afghanistan |
قندهار افغانستان Kandahar Afghanistan |
قندهار افغانستان Kandahar Afghanistan |
مزارشریف ، بلخ افغانستان Mazar i sharif. Balkh Afghanistan |
مزارشریف ، بلخ افغانستان Mazar i sharif. Balkh Afghanistan |
اشتراک در:
پستها (Atom)